خدای من

بخوان ما را 

منم پروردگارت 


خالقت از  ذره ای نا چیز 


صدایم کن مرا 


آموزگار قادر خود را 


قلم را، علم را، من هدیه ات کردم 


بخوان ما را 


منم معشوق زیبایت 


منم نزدیک تر از تو، به تو 


اینک صدایم کن 


رها کن غیر ما را، سوی ما باز آِ 


منم پرو دگار پاک بی همتا 


منم زیبا، که زیبا بنده ام را دوست میدارم 


تو بگشا گوش دل 


 پروردگارت با تو می گوید: 



رهایت من نخواهم کرد 

تو را در بیکران دنیای تنهایان  


بساط روزی خود را به من بسپار 


رها کن غصه یک لقمه نان و آب فردا را 


تو راه بندگی طی کن 


عزیزا، من خدایی خوب می دانم 


تو دعوت کن مرا بر خود 


به اشکی یا صدایی، میهمانم کن 


که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم 


ادامه مطلب ...