تازه می‌شم

پرده‌ها رُو پس می‌زنم، نام تُو رُو وا می‌کنم

پا می‌ذارم تـو ایوون و شهرُو تماشا می‌کنم

 

تـو آینه‌ی چشمای من ماه پریزاد شماست

یه دل به من دادی که تا آخر شب یاد شماست

 

شهر اگه آفتابی باشه چتر تُو رُو بر می‌دارم

دنیا اگه ابری باشه اسمتُو بارون می‌ذارم

 

قفل درای بسته با کلید اسمت وا می‌شه

سکوت من به احترام اسمتون صدا می‌شه

 

تازه می‌شم مثل نفس تـو سینه‌های بی‌ریا

تازه می‌شم مثل همین زمزمه‌ها ترانه‌ها


 

عبدالجبار کاکایی

نظرات 2 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:49 ب.ظ http://www.aim2aim.persianblog.ir

سلام
دوست عزیز اون یکی وبلاگ خدا دوستم دارد پس چیه؟
www.osho2009.blogfa.com
اون هم معرکه است
این هم عالیه
هر دوتاش را دوست دارم
البته هنوز کامل نخوندم
ولی تا ته آرشیوش را درنیارم ول کن نیستم
به زودی لینکتان میکنم

هادی سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 ق.ظ http://www.parishooni.blogsky.com/

سلام
زیبا و دلنشین بود
انتخاب زیبایی کردین
ایام به کام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد